کودکی که لنگه کفشش را دریا از او گرفته بودروی ساحل نوشت
،
دریا دزد کفشهای من
...مردی که ازدریاماهی گرفته بود ،روی ماسه ها نوشت
.دریا سخاوتمندترین سفره هستی
موج آمد و جملات را با خود شست .....
تنها برای من این پیام را گذاشت که
برداشتهای دیگران در مورد خودت را ،در وسعت خویش حل کن تا دریا باشی
چه بخند ی و چه گریه کنی دنیا سازش کوکه حالا چه غمگین چه رپ!!!!پس بلند بلند بخند